Amadgp.ir/جهانی ایده آل خلق کن
|
چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 12:01 ق.ظ | نویسنده
آرمان حبیبی
| ( نظرات )
|
1.ما به دنبال خلق جهانی ایده آل هستیم حتی برای یک نفر! 2.معماری تنها هنر یا مهندسی نیست بلکه تلفیقی از ایندو و مستقل میباشد. 3.به خواب رفتن در ساعت 11 شب به جای 3 صبح علاوه بر تمام فوائدی که برای بدن دارد،نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و بطبع آن ضرر کمتر به محیط زیست دارد. 4.قانونی که انسان وضع کند،قابلیت تجدید نظر دارد.
مطالب مرتبط:
|
جمعه 16 بهمن 1394 ساعت 08:15 ق.ظ | نویسنده
آرمان حبیبی
| ( نظرات )
|
 (برای دیدن تصویر با کیفیت بالاتر اینجاکلیک کنید.) حمام سوته در روستای سوته از توابع فریدونکنار، که در مرحله مرمت و احیا میتوان آن را به رستوران سنتی تبدیل کرد.  (برای دیدن تصویر با کیفیت بالاتر اینجا کلیک کنید.)
|
چهارشنبه 8 مهر 1394 ساعت 04:13 ب.ظ | نویسنده
آرمان حبیبی
| ( نظرات )
|
چند موردی که امروز باید یادآوری شود:
1.خدا همونیه که زمان سختی و ترس صداش میزنیم اما بعدش هیچ! 2.شب میخوابن نَه 4 صبح(حداقل فایده صرفه جویی در مصرف برق!) 3.همونطوری که تعدادی از عزیزان میگن:ما در غرب آسیا هستیم و خاورمیانه واژه ای اشتباهست! 4.آزادی بیان در جوامع امروزی تنها یک شوخیست. 5.و در آخر:برای هر لحظه باید فکر کنیما!
مطالب مرتبط:
|
چهارشنبه 1 مهر 1394 ساعت 07:29 ب.ظ | نویسنده
آرمان حبیبی
| ( نظرات )
|
این تصویر یک طرح اولیه است از رستورانی با شکل کشتی که قرار است در یکی از شهرهای ساحلی استان مازندران ساخته شود اما فعلا بدلیل مسائل مادی و پاره ای مشکلات متوقف میباشد. برای دیدن تصویر با کیفیت بالاتر اینجا کلیک کنید.
|
جمعه 27 شهریور 1394 ساعت 02:22 ب.ظ | نویسنده
آرمان حبیبی
| ( نظرات )
|
در این بنا کارفرما به 3D نیاز نداشت،اما برای اینکه اشکالات احتمالی رو پیدا کنیم(و هم کارفرما درک بهتری از زیستگاه آینده اش پیدا کند) 3D هایی ساده(اتودی)زده شد.
|
پنجشنبه 12 شهریور 1394 ساعت 08:43 ب.ظ | نویسنده
آرمان حبیبی
| ( نظرات )
|
برایم ذره ای آرامش بگذار قطره ای سکوت لحظه ای سکون
تکه ای نور لحظه ای شور جرعه ای خون چند وجبی خاک اندکی آب بگذار
برایم لحظه ای زندگی بگذار دور از مرده گی دور از سرشکستگی دور از نا امیدی
برایم صفحه ای پاک راهی صاف روحی بی باک بگذار
برایم ذره ای آرامش بگذار لحظه ای سکون برایم آرامش بگذار تکه ای نور
برایم زندگی بگذار
|
شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 03:27 ب.ظ | نویسنده
آرمان حبیبی
| ( نظرات )
|
درچهار دیواری قدم میزنم به نام اتاق چیزی به ذهنم نمیاد مینشینم کنار بخاری بخاری گرم و خاکستری برگی دیگر از دفتر شعرم رو پر کنم برایت اتاقم را رو کنم نشستم روی فرش قرمز همراه نوشته ها وکتاب ها وچند تیکه فلز پشتم کمد است و آینه دورم بالشهایی بی فایده روی سرم پنکه نورم مهتابی زیرشان میز وصندلی کامپیوتر خانگی پنجره ای بزرگ در جنوب و پنجره ای کوچک در شمال پرده های نازک آنها همچو بال تابلوهایی از منظره دکوری با نلبکی و مجسمه سقفی ساده وگچ کاری شده بستر بی تختم تشک شده راستی از توپ پلاستیکی بگم ملاقات کننده ی تمام اجزای اتاق بگم با اجزای اتاق که چه عرض با تمام اجزای خانه که کرده همه رو دیوانه در نهایت از ورودیمان خارج میشویم نگاهی به در چوبیو به راهرو وارد میشویم
پاییز 1391 (این شعری بود برای درس:درک وبیان محیط که باید اتاقمان رو توصیف میکردیم)
|
|
|
|